سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قطع رابطه با خویشان برای مسلمانان ممنوع است

فرج‏اللّه فرج‏اللهى‏

قطع رحم و بریدن رابطه با خویشان نزدیک، مایه ویرانى شهرها، از هم‏پاشیدگى خانواده‏ها، فساد جامعه، افتادن ثروت به دست ستمکاران و از بین رفتن نسل بشر مى‏گردد.
جوامع مادى و صنعتى، برخلاف تکنیک برتر خود که در خیلى از موارد و مراحل زندگى، موجبات راحتى انسان‏ها را فراهم آورده، اما از طرفى باعث از هم‏پاشیدگى عاطفه و روابط فامیلى، حتى پدر و مادر و فرزندان شده است. به ویژه جهان غرب که هر روز بدتر از دیروز، روابط و فرهنگ نیکى و احترام به نزدیکان را تضعیف و آن را با وسایل گوناگون مخصوصاً وسایل ارتباط جمعى پیشرفته مانند اینترنت و ماهواره و مطبوعات خود -که باید در راه پیشرفت و تکامل همه‏جانبه انسان‏ها و جوامع بشرى بکار گرفته شوند-، از بین مى‏برد و فقط به فکر منافع مادى خود مى‏باشد. اما در فرهنگ آسمانى و الهى ما مسلمانان، ضمن تأکید بر پیشرفت در علم و صنعت، به روابط انسانى نیز اکیداً سفارش شده است.

نکوهش قطع رابطه با خویشان در قرآن‏

اسلام که دین سازگار با طبیعت و سرشت انسانى است، در عین حال که بشر را به سوى پیشرفت و تکامل علمى و صنعتى سوق مى‏دهد و اولین آیات خود را با خواندن و قلم شروع مى‏کند، روى جنبه عواطف انسانى و روابط خوب و صمیمانه بشرى تأکید کرده و آن را مایه سربلندى و عزّت خانواده و جامعه مى‏داند چنانکه در شماره 6 سال جارى مجله به بعضى از آیات فراوان و احادیث بى‏شمارى که در این زمینه وارد شده است، اشاره شد. قرآن مجید قطع رابطه با خویشان و نزدیکان را مایه سرافکندگى و بدبختى و سیه‏روزى دانسته و سرانجام بدى را براى قاطعان رحم و کسانى که از فامیل خود مى‏برند، پیش‏بینى کرده و آن را یکى از اسباب مهم سیه‏روزى جوامع بشرى دانسته و مى‏فرماید:
«الّذین یَنْقُضونَ عَهْدَاللّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ و یَقْطَعونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یّوصَلَ و یُفْسِدونَ فِى الارْضِ اؤلئکَ هُمُ الخاسِرونَ(1)».
«(فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آنکه محکم ساختند، مى‏شکنند و پیوندهایى را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع مى‏نمایند و در جهان فساد مى‏کنند اینها زیانکارانند».
از مضمون این آیه استفاده مى‏شود که قطع رابطه با فامیل و نیکى نکردن به آنان از ویژگى‏هاى فاسقان مى‏باشد؛ چراکه براى فاسقان اهمیتى ندارد که به نزدیکان خود کمک کنند، و اصلاً احسان به آنها در نظرشان بى‏معناست و ممکن است بگویند چرا ما زحمت بکشیم و آنها استفاده کنند. اما از اسرار و رموز کار خدا غافلند.
در آیات دیگرى هم ضمن تأکید بر عواطف انسانى و ارتباط خوب با بستگان، از قطع رحم، شدیداً منع کرده و کسانى را که قطع رحم مى‏کنند و پیوند خویشاوندى را بر هم مى‏زنند، با تعبیرات مختلف، تهدید مى‏کند. از جمله مى‏فرماید:
«فَهَلْ عَسَیْتُم اِنْ تَوَلَّیْتُم أنْ تُفْسِدوا فِى الارضِ و تُقَطِّعوا أرْحامَکُم اولئکَ الّذین لَعَنهُمُ اللّه...(2)».
«... اگر (از این دستورها) روى‏گردان شوید، جز این انتظار مى‏رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندى کنید؟!». و در سوره رعد، آیه 25 با تعبیر «اولئک لَهُمُ اللَّعْنَة»: «آنها از رحمت خدا بدورند» آمده است. همچنین در پایان آیه 27 سوره بقره با تعبیر (اولئک هم الخاسرون) گفته شده است.
پس معلوم مى‏شود که قرآن، قطع رحم و برهم زدن پیوند خویشى و فامیلى را یکى از نشانه‏هاى فاسقان مى‏داند زیرا فاسقان نه تنها با دیگران، بلکه با بستگان خود نیز روراست نیستند و با دورویى با آنان رفتار نموده، گاهى به آنها خیانت هم مى‏کنند.

عواقب قطع ارتباط خویشاوندى از دیدگاه احادیث‏

شاید علت اینکه اسلام نسبت به پیوند خویشاوندى و نیکى به نزدیکان، اینهمه پافشارى مى‏کند این باشد که اصلاح و تقویت، پیشرفت و تکامل یک اجتماع بزرگ از همه جنبه‏هاى مادى و معنوى و اخلاقى از جامعه‏هاى کوچک که خانواده باشد، شروع مى‏شود و با تکامل آنها جامعه بشرى نیز اصلاح خواهد شد. لذا اسلام از این مسأله، بهره‏بردارى کامل نموده و دستور به تقویت جامعه‏هاى کوچک که همان خویشان و نزدیکان انسان مى‏باشد، داده است. چرا که مردم از کمک کردن و پیوند با آنان، روى‏گردان نیستند چون خونشان در رگ همدیگر بوده و از هم فاصله ندارند و اعضاى یک خانواده‏اند. تا آن حد که کمک به فامیل را کمک به خود مى‏دانند. لذا مى‏شود گفت معنى حدیثى که مى‏گوید: «صله رحم باعث آبادى شهرها و رونق اقتصاد و... مى‏گردد» اشاره به همین معناست. بدیهى است در صورت قطع این ارتباط عاطفى و بى‏توجهى به این مسأله حساس و حیاتى در زندگى اجتماعى و خانوادگى، چه ضرر و زیانى متوجه خود شخص و جامعه بشرى خواهد شد.
از جمله آثار بدى که از قطع ارتباط با فامیل، متوجه انسان و جامعه مى‏شود این است که اموال و دارایى‏ها به دست اشرار مى‏افتد. چنانکه امیرالمؤمنین على‏علیه السلام مى‏فرماید:
«إذا قطعوا الارحام، جعلت الاموال فى ایدى الاشرار(3)».
:«اگر مردم صله ارحام و نیکى به بستگان را قطع نمایند، ثروت و دارایى آنها به دست افراد شرور و ستمکار مى‏افتد».
در واقع وقتى افراد فامیل با هم رابطه خوبى ندارند، بر سر مسائلى از قبیل تقسیم ارث و... با یکدیگر به خصومت برخاسته و شکایت خود را نزد دیگران که شاید هیچ رابطه‏اى با آنان ندارند، مى‏برند و در نتیجه ثروت آنان به صورت رشوه به دست ستمکاران مى‏افتد و باز به خاطر دشمنى با یکدیگر و عدم همکارى و کمک نکردن به هم، اشخاص فاسد و فرصت‏طلب بر آنها مسلّط شده و اموالشان را به غارت مى‏برند.
امام صادق‏علیه السلام مى‏فرماید:
«مِنَ الذُّنوبِ الّتى تعجّل الفناء قطیعه الرّحم(4)».
:«از گناهانى که باعث فنا و نیستى زودهنگام مى‏شود، قطع ارتباط با نزدیکان است».
همچنین در حدیثى دیگر از امام صادق‏علیه السلام مى‏خوانیم که مى‏فرماید:
«اتّقوا الحالقة فانّها تمیت الرّجال. قلت و ما الحالقة؟ قال: قطیعه الرحم(5)».
شخصى مى‏گوید خدمت امام صادق بودم که ایشان فرمودند: «از حالقه بترسید، چراکه باعث مرگ و انقراض مردم مى‏شود» عرض کردم حالقه چیست؟ فرمودند: «قطع رحم».
گاهى افراد یک فامیل اگرچه فاسد باشند و بدکاره، احترام همدیگر را حفظ کرده و با هم مهربان و صمیمى هستند و به یکدیگر نیکى مى‏نمایند و ارتباط خوبى با هم دارند؛ چه‏بسا خداوند نعمت خود را بر سر آنها مى‏ریزد و روزى آنان را زیاد مى‏کند؛ گاهى هم خانواده‏اى و فامیلى، هرچند پاک و متّقى هم باشند با هم رابطه خوبى ندارند و به همدیگر احترام و نیکى نمى‏کنند و لذا خداوند نعمت‏هایش را از آنان سلب مى‏کند(6).
بدیهى است قطع رحم و رابطه عاطفى با بستگان نزدیک، موقعى بد و نکوهیده است که کدورت و اختلاف بر سر مسایل عادى زندگى باشد نه ارزش‏هاى دینى؛ که در این صورت نه تنها مذموم نیست، بلکه ممکن است در مواردى لازم هم بوده و جزء وظایف اسلامى و دینى باشد. که این خود، بحث جداگانه‏اى است.

کیفر قطع ارتباط با بستگان‏

بى‏رونقى زندگى، ویرانى شهرها و آبادى‏ها، تهدید نسل بشر، محرومیّت از لطف و رحمت حق تعالى، قساوت و سنگدلى انسان‏ها، نبود احساسات عاطفى و ضعف آنها، سلطه اشرار و ستمکاران، از هم‏پاشیدگى فامیل و خانواده‏ها و آثار دیگرى که از عوارض قطع رحم مى‏باشد، در آیات و روایات به عنوان کیفر این عمل زشت و ناپسند بیان شده است.

پی نوشت ها:

1) بقره، 27.
2) محمد، 22.
3) بحارالانوار، ج 74، ص 138، ح 108.
4) سفینة البحار، ماده رحم.
5) بحارالانوار، ج 74، ص 133، ح 102.
6) برگرفته از مضمون حدیثى در اصول کافى، ج 2، ص 348.






تاریخ : جمعه 91/6/3 | 1:50 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.